توایلا دختر بوگی من است. او خجالتی و بدفهمیده شده است، زیر تخت «نورمیها» پنهان میشود تا کابوسهای آنها را تسخیر کند نه اینکه مثل پدرش به آنها اضافه کند! او انرژیهای مثبت میفرستد و ما را در خوابی عمیق و آرامبخش نگه میدارد، به همین دلیل فکر میکنم او لایق یک لباس و آرایش است، نه دخترها!؟